همکاری دو خییر ما برای حسین داد و مادرش 🙏و صحبت در مورد تصمیم عروسی 😊
26:25
سفره صلوات و پذیرایی ما از خانم های آغیل 😍❤ انشاالله قبول باشه برای آغی جانم 🤲💖
17:21
احوال سیاموی را گرفتیم
20:28
آغی جانم از شغله خانه ما آمد و یک بریانی خوشمزه 😋 دست پوخت نوریه
18:51
امروز خیلی خوش گذشت در این منطقه زیبا و قشنگ باورم نمیشود زمستان باشد🤷
19:16
آش خوشمزه و آوردن آرد برای خاله جان 🥰
18:06
آخرین دیدار با کبرا خواهر جانم 😭😢 خداوند پشت و پناه تان 🤲💖
26:35
چشم ما روشن، پدر جان از اصفهان رسید و همه باهم رفتیم در آرامگاه شاعر فاخر فارسی- حافظ شیرازی❤️
16:55