داستان واقعی: مامانم... #داستان_واقعی #پادکست #داستان

1:32:23
داستان واقعی:داستان ارسالی..تو خیابون همراه پسرم بساط کرده بودم... #داستان_واقعی #پادکست #داستان

1:28:22
داستان واقعی:داستان ارسالی..هیچ کس نمیدونست زنشم حتی خودش.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان

1:09:55
داستان واقعی : مادرم مخالف ازدواجم بود میگفت یک راز هست که نمیتونم بگم و علت مخالفتم اونه

1:09:38
داستان واقعی:باکسی ازدواج کردم که دوشب بعداز عقدوقتی تو خونه پدرش اونجاشودیدم شوکه شدمو:داستان زندگی

16:32
داستان واقعی؛ با شنیدنش هنگ میکنی #داستان #داستان_واقعی #پادکست #سرنوشت

45:56
داستان واقعی: جاریم ... #داستان_واقعی #پادکست #داستان

1:30:24
داستان واقعی : دخترخان بودم با پسر پولدار و ابرومندی ازدواج کردم ...

29:49