نباید این شوخی رو انجام میدادم❌
8:43
خواب دید زنش شدم😓 از ترس شاشید به خودش🤯
11:35
بیتا میخواد کشف حجاب بکنه😱آبروم در خطره😳
28:44
از خرید گل و شیرینی تا مراسم جشن دختر عزیزم ، ولاگ روزمرگی و صحبت خودمونی ❤️🤩
10:40
ابولفضل و مهدی با هم دعوا کردن 😥 همدیگرو کتک زدن
4:57
مصی داشت با اکسش قرار میزاشت که مچشو گرفتم😱
31:14
خریداری قالینها و دوشکهای وطنی برای دیکور مهمانخانه میوند و رخسار
12:05
مهدی گند زد تو رابطه ش با بیتا🤯 میگه باهاش خوشبخت نمیشه😱
8:22