تازه بیوه شده بودم و دامادم هر شب بین من و دخترم میخوابید تا نترسم تا اینکه یه شب
25:57
برای آزادی پدرم پول میخواستم،پرستاریه مرد 69 ساله بودم که میگفت پنج دقیقهای کارشومیکنه وبهم پول مید
26:59
مامانم تازه طلاق گرفته بود،یه شب براش پیام اومددیشب حسابی راضیم کردی،وقتی شماره رو توی گوشیم زدم اسم
1:00:32
داستان ارسالی : بینهایت قشنگه این داستان #پادکست #داستان
26:56
نازا بودم و از پرورشگاه بچه آوردیم اما هرچی بزرگتر میشد بیشتر شبیه پدرشوهرم میشد تا اینکه یهو…
26:45
جسد زنم توسردخونه غیب شد وهیچکس نمیدونست چه اتفاقی افتاده تا اینکه چندسال بعدعکس عروسی رو پشت شیشه
57:50
داستان واقعی : این داستان نکته داره...#داستان #پادکست #داستان_واقعی
30:10
زن بیوه همسایه به بهونه آش نذری اومد داخل خونه وتا قبل از اومدن زنم باهام کاری کرد که
47:04